. روایت
یکی از مهمترین بخشها در بازاریابی و کمپینهای سیاسی،توسعه یک داستان یا روایت است. این روایت میتواند شاملزندگی نامزد انتخاباتی تا به حال باشد، اینکه او از کجافعالیتهای سیاسی خود را شروع کرده و چه خدماتی برایکشور ارائه داده است. همچنین رفتار و ویژگیهایاو میتواند جزئی از این روایت باشد. حتی فعالیتهای حزبیو اینکه کاندیدای مورد نظر چه پیشینهای دارد هم در اینبخش قرار میگیرد. در انتخاباتی که در ایران داشتیم تقریباهمه مردم با سرگذشت نامزدهای انتخاباتی آشنایی داشتند وسوابق آنها را میدانستند.
در فضای انتخاباتی خارج از کشور نیز نمونههایی از این دستوجود دارد. مثل انتخابات ۲۰۰۸ که «باراک اوباما» با شعارتغییر آمد و با نگرشی جدید با مردم صحبت کرد. رقیب اونیز «میت رامنی» بود که سابقه حضور در جنگ را داشت وفداکاریهای زیادی برای کشورش انجام داده بود. درواقعهمین روایتها و پیشینه کاندیداها، محوریت اصلیکمپینهای انتخاباتی آنها را تشکیل داده بود.
به طور کلی بازگویی یک روایت از شخص در حوزه سیاست ویا حتی در حوزههای دیگر در کسب و کار نیز اهمیت زیادیدارد تا بتوان به کمک آن برندینگ را انجام داد. روایت خوبباید باورپذیر باشد تا مخاطبین کمپین با آن ارتباط برقرار کنندو حتی آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارند.
۲. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی
در سالهای اخیر و با رشد شبکههای اجتماعی، استفاده ازفرصتهای این فضای رسانهای جدید بیشتر و بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. تبلیغات در فضای مجازی نیز به همینسبب رشد بسیاری داشته و از آنجایی که جمعیت حاضر درفضای مجازی و شبکههای اجتماعی را اغلب جوانان تشکیلمیدهند، احتمال موفقیت در این فضا بیشتر است. در زمینهسیاست نیز همین شبکههای اجتماعی باعث میشود شور وانرژی مضاعفی در جوانان جامعه پدیدار شود که این موضوعبه خودی خود سبب میشود جوانان نامزدهای انتخابات رابیشتر در جامعه تبلیغ کنند.
تبلیغات و بازاریابی سیاسی در این حوزه به روشهای گوناگونانجام میشود. از انتشار پوسترها و فیلمهای تبلیغاتی گرفته تاانتشار متنهایی که عموما توسط خود جامعه حاضر درشبکههای اجتماعی تولید میشوند، باعث میشود تبلیغاتاثرگذاری در این بخش انجام شود.
برای تاثیر گذاری بیشتر، محتواهایی که در این فضا منتشرمیشود بهتر است بیطرفانه و با نگاهی عاقلانه به مسائل نگاهکند. درواقع تبلیغات باید به گونهای باشد که مخاطب در آندانای کل فرض شود و او تصمیم بگیرد که کدام را انتخابکند. در صورتی که گاهی اوقات شاهد هستیم یک نامزدانتخاباتی اغلب سعی میکند با بد جلوه دادن دیگری،صلاحیت خود را به کاربر تحمیل کند. جالب است بدانیداین مورد در واقع در یک دستهبندی جداگانه به نام«کمپینسازی منفی» جای دارد و کسانی که این روش را بهاشتباه انجام میدند، فرصت استفاده کامل از بازاریابی درشبکههای اجتماعی را سوزاندهاند.
پیش از انتخابات ایران شاید یکی از بهترین نمونههای تاثیرشبکههای اجتماعی را بتوانیم در انتخابات سال ۲۰۱۲ آمریکاببینیم که باراک اوباما توانست با استفاده از این فضا گامبزرگی در پیروزی انتخابات بردارد. انتشار فیلمهای تبلیغاتی درتوییتر و فیسبوک که نرخ بازنشر بالایی داشت، توانستندبرایش رایهای زیادی جمع آوری کنند.
در ایران نیز آقای روحانی توانست با استفاده از همین فضا،شور زیادی بین جوانان ایجاد کند و آنها را به پای صندوقهایرای بیاورد. در واقع بسیاری عقیده دارند بخش عمدهای از ۵میلیون رای بیشتری که حسن روحانی نسبت به سال ۹۲ بهدست آورد را مدیون شبکههای اجتماعی و فضای رسانهایآنلاین است.
۳. کمپینسازی منفی
معمولا در انتخابات ریاست جمهوری، در نهایت عمده رقابتبین دو نامزد خواهد بود و دیگران سهم کمتری از آرا را به خوداختصاص خواهند داد. در چنین شرایطی یکی از کارهایی کهدر زمینه بازاریابی سیاسی میتوان انجام داد، تخریب رقیباست. این کار با کمپینسازیهای منفی انجام میشود.
این نوع کمپینسازی بیشتر روی شکستها و عدم موفقیتکاندیدای رقیب تمرکز دارد و راههای رهایی از این شکستها راتشریح میکند. همچنین این روش را میتوان در فضایمجازی و یا حتی تبلیغات کاغذی هم مشاهده کرد. در مجموعاین نوع کمپینسازی و بازاریابی با اینکه وجهه خوبی ندارد وغیراخلاقی به نظر میرسد اما خیلی اوقات میتواند آرای رقیبرا به سمت شما بازگرداند. طبیعتا اگر هم درست اجرا نشودممکن است نتیجه عکس دهد و آرای شما را به سمتکاندیدایی که تخریب کردهاید سرازیر کند.