دنیایی که امروزه در آن بازاریابی وجود دارد به کلی تغییر کرده است. تکنولوژیها از اینترنت تا بیوتکنولوژی دائما علوم و جوامع مختلف را دگرگون میسازد. دغدغههای اجتماعی از تاثیر شرکتها روی محیط زیست تا مسوولیت اجتماعی سازمانی، روابط بین سازمانها و محیطی را که در آن فعالیت میکنند، تغییر داده است. کانالها و تکنولوژیهای جدید در حال تغییر فضایی که بازاریابی در آن فعالیت میکند، بوده و جهان مجازی معنای جدیدی را از مفهوم مکان در بازاریابی معرفی میکند. پروژههای گروهی مانند نرمافزارهای Open source (نرم افزار متن باز: به نرمافزارهایی میگویند که افراد میتوانند در کد منبع آنها تغییر ایجاد کرده یا اشکالات احتمالی آنها را رفع کنند) یا سایتهایی مانند Wikipedia مشتریان را تبدیل به پدیدآورندگان محصولات جدید نموده است.
سرگرمیها از جعبههای جادویی تلویزیون خارج شده و از iPod، تلفنهای همراه و کامپیوترهای شخصی سر در آوردهاند. نسلی جدید از مشتریان بهوجود آمده است؛ نسلی که انتظار دارد جزئی از یک گروه و یک اجتماع بوده و خود را متعلق به آن بداند. نسلی که میخواهد دسترسی به کانالهای مختلف داشته، دارای ارزش رقابتی بوده و در آخر حق انتخاب داشته باشد. دوره مشتری منفعل سپری شده و افزایش مشتریان صاحب قدرت منجر به ایجاد تغییراتی اساسی در نقش بازاریابی در دنیای کنونی شده است.
دپارتمان بازاریابی، دیگر مانند سیستمهای قدیمی به تنهایی تصمیم به اجرای برنامههای خود نمیگیرد، بلکه همکاری با سایر قسمتهای سازمان امری ضروری است. همچنان که به نظر میرسد بازاریابی در نیم قرن گذشته به دوران پختگی و بلوغ خود نزدیک شده باشد، مواردی جدید و نوظهور در این سیستم به چشم میخورد. تحلیلهای مشترک، مدلهای اقتصادی و اقتصادسنجی، اقتصادرفتاری، روشهای استخراج دادهها، مدلهای ریاضی در روانشناسی مشتریان از جمله ابزار توانمند امروزی در بازاریابی به حساب میآیند، اما در عین حال همچنان ابزار و روشهای قدیمی در سیستم بازاریابی مشاهده میشود