بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

تعریف بازاریابی در سایت آما
طبق تعریفی که سایت آما (https://www.ama.org) ارائه کرده است، بازاریابی فعالیتی است که مجموعه ای از موسسات و راهبردهای این موسسات برای ایجاد ارتباط ، تبادل و تعامل جهت ارائه پیشنهاداتی که برای مشتریان ، خریداران،شرکاء و در نهایت برای کل جامعه مفید باشد، را شامل میشود.

همانطور که در مفهموم این تعریف از بازاریابی مشخص است، بازاریابی از دید سازمان بازاریابی آمریکا به معنی کلیه فعالیت های یک سازمان برای تعامل برد برد با مخاطبان خود است. این تعریف هر چند ساده، در بسیاری از مواقع به اجرا گذاشته نمیشود. کارفرمایانی در سرتاسر دنیا یافت میشوند که بخواهند برای سود بیشتر به مخاطب و مصرف کننده کالای خود ضرر برسانند. وقوع این امر در کشورهای توسعه یافته سختتر شده است.

آیا از تعریف بالا میتوان نتیجه گرفت که حتی اگر کالا و خدماتی در کار نباشد، بازهم بازاریابی ممکن است. خیر چنین نتیجه گیری از تعریف بالا غلط است. زیراکه هنگام تعامل میان دو شخص و یا چند گروه از افراد، هدف اصلی داد و ستد کالا و یا خدماتی فی مابین است. حتی در مواردی که ظاهر امر این قضیه را نشان نمی دهد، اگر به عمق مسئله نگاه کنید، خواهید دید که مسئله داد و ستد کالا و یا خدمات فی مابین دو طرف مزاکره و یا حتی منازعه میباشد.

مطالعات بازاریابی
موسسه تحقیقات بازاریابی آمریکا آخرین بار در سال 2004 تعریفی از مطالعات بازاریابی ارائه داده است. که خلاصه آن را بدین صورت میتوان بیان داشت:

تحقیقات بازاریابی تابعی است که مشتری ، مصرف کننده و عموم مردم را به بازاریاب متصل می کند. این تابع از طریق چرخه اطلاعات برای تعریف و توضیح مزیت ها و معایب بازار ایجاد میشود. نتیجه تحقیقات بازاریابی منجر به ایجاد، اصلاح و ارزیابی مجدد شیوه های بازاریابی میشود.

تعریف بازاریابی از Mary Ellen Bianco
بازاریابی شامل تحقیق ، هدف گذاری ، ارتباط (تبلیغ و ارسال ایمیل) و گاهی هم ارتباط حضوری با مخاطب است. بازاریابی مانند شخم زدن زمین توسط یک کشاورز است. بازاریابی مخاطب را برای دریافت محصول موجود آماده میکند.

بایگانی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خریدار» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دنیایی که امروزه در آن بازاریابی وجود دارد به کلی تغییر کرده است. تکنولوژی‌ها از اینترنت تا بیوتکنولوژی دائما علوم و جوامع مختلف را دگرگون می‌سازد. دغدغه‌های اجتماعی از تاثیر شرکت‌ها روی محیط زیست تا مسوولیت اجتماعی سازمانی، روابط بین سازمان‌ها و محیطی را که در آن فعالیت می‌کنند، تغییر داده است. کانال‌ها و تکنولوژی‌های جدید در حال تغییر فضایی که بازاریابی در آن فعالیت می‌کند، بوده و جهان مجازی معنای جدیدی را از مفهوم مکان در بازاریابی معرفی می‌کند. پروژه‌های گروهی مانند نرم‌افزارهای Open source (نرم افزار متن باز: به نرم‌افزارهایی می‌گویند که افراد می‌توانند در کد منبع آنها تغییر ایجاد کرده یا اشکالات احتمالی آنها را رفع کنند) یا سایت‌هایی مانند Wikipedia مشتریان را تبدیل به پدیدآورندگان محصولات جدید نموده است.

سرگرمی‌ها از جعبه‌های جادویی تلویزیون خارج شده و از iPod، تلفن‌های همراه و کامپیوترهای شخصی سر در آورده‌اند. نسلی جدید از مشتریان به‌وجود آمده‌ است؛ نسلی که انتظار دارد جزئی از یک گروه و یک اجتماع بوده و خود را متعلق به آن بداند. نسلی که می‌خواهد دسترسی به کانال‌های مختلف داشته، دارای ارزش رقابتی بوده و در آخر حق انتخاب داشته باشد. دوره مشتری منفعل سپری شده و افزایش مشتریان صاحب قدرت منجر به ایجاد تغییراتی اساسی در نقش بازاریابی در دنیای کنونی شده است.

دپارتمان بازاریابی، دیگر مانند سیستم‌های قدیمی به تنهایی تصمیم به اجرای برنامه‌های خود نمی‌گیرد، بلکه همکاری با سایر قسمت‌های سازمان امری ضروری است. همچنان که به نظر می‌رسد بازاریابی در نیم قرن گذشته به دوران پختگی و بلوغ خود نزدیک شده باشد، مواردی جدید و نوظهور در این سیستم به چشم می‌خورد. تحلیل‌های مشترک، مدل‌های اقتصادی و اقتصادسنجی، اقتصادرفتاری، روش‌های استخراج داده‌ها، مدل‌های ریاضی در روانشناسی مشتریان از جمله ابزار توانمند امروزی در بازاریابی به حساب می‌آیند، اما در عین حال همچنان ابزار و روش‌های قدیمی در سیستم بازاریابی مشاهده می‌شود

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

کلمه بازاریابی به قدری وارد زندگی روزانه ما شده است که شاید دیگر پرسیدن این سوال که "بازاریابی چیست؟" در نگاه اول کار مسخره‌ای باشد:

"خب بازاریابی بازاریابیه دیگه. این چه سوالیه؟"

اما اگر کمی در موضوع دقیق شویم، می‌بینیم که ارائه یک تعریف دقیق از مفهوم بازاریابی کار چندان راحتی نیست. واقعاً چگونه می‌توانیم بگوییم که کدام فعالیت‌های یک کسب و کار، بازاریابی محسوب می‌شوند و کدام فعالیت‌ها نمی‌شوند؟

متاسفانه، در حال حاضر تصور بسیاری از شرکت‌های ایرانی این است که بازاریابی صرفاً یک معادل برای کلمه تبلیغات بوده و چیزی بیش از آن نیست. اما ما نوینی‌ها، به عنوان یک تیم فعال در این زمینه، می‌دانیم که بازاریابی مبحثی بسیار گسترده‌تر از تبلیغات است.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

تاریخچه و اصول بازاریابی

بازاریابی (Marketing)

بازاریابی یا مارکتینگ فرآیندی مدیریتی _ اجتماعیه که افراد و گروه‌ها از طریق تولید و مبادله‌ی کالا، نیازها و خواسته‌های خود را تأمین می‌کنند.

اصول بازرگانی رسمی که منشاء آن از ایالات متحده آمریکاست در ابتدای قرن بیستم در چندین دانشگاه ایالات متحده به عنوان درس بازرگانی جداگانه‌ای تدریس می‌شد. اصول بازرگانی از سه مرحله عبور کرده 

_ «دوره تولید» که در آن بازاریابی تنها به واسطه محدودیت‌های تولید دچار محدودیت بود (تا دهه 1930)

_ «دوره فروش» که در آن بازاریابی هر چه شرکت تولید می‌کرد به بازار تحمیل می‌کرد (تا دهه 1950)

_ «دوره مشتری» که در آن مشتری در مرکز تمام فعالیت های بازاریابی است

در آغاز، عمده تمرکز بازاریابی بر منافع تولید کننده بود- تحویل محصولات درست به مشتری در زمان، مکان و قیمت درست. فرض اساسی بازاریابان اولیه این بود که تولید کنندگان کنترل بازار را در اختیار دارند. مدیریت، کارکردها، نقش ها و فرآیندها همگی حول این مدل مدیریت بازرگانی با محوریت تولید کننده قرار داشتند. این تصور در عصر اطلاعات (قرن ۲۱) دیگر معتبر نمی‌باشد.

و حالا در اوایل قرن بیست و یک، بازاریابی چیست؟

یک مدل جدید موّفق یا پذیرفته شده، که درمورد پویایی (و اغلب بی منطقی) بازارهای جهانی، مشتریان دمدمی مزاج و غیر قابل پیش‌بینی که در تحلیل های کلاسیک نمی‌گنجد، الگوهای خرید و پیش بینی‌های بازار، افزایش خدمات نامحسوس و بخش‌بندی و ترکیب های جدید بازار، ورای دسته بندی‌های صنعتی و قدیمی، افزایش قدرت مشتریان، و ابزار و تکنیک‌های جدید بازاریابی تعاملی به کار گرفته شود، هنوز در مقیاس وسیع وجود نداره و یا هنوز در سازمان ها و فرآیندهای بازاریابی شرکت ها از آن تعبیری نشده است.

تعاریف متعدد و اظهارنظرهای معتبر و فراگیر در مورد ماهیت بازاریابی وجود دارد (در گردآوری این فرهنگ حداقل به 50 مورد از آن ها برخورده‌ام) که هنوز ارزش افزودن به مجموعه اطلاعات آکادمیک ندارند. با این همه، توجه به تفسیرهای مختلف از فعالیت بازاریابی و کارکردها و مهارت‌های متشکل آن می‌تواند ارزشمند باشند. در قرن ۲۱ بازارها پیچیده‌تر و جهانی‌تر شده‌ و بنابراین بازاریابی هم به عنوان یک اصل حرفه‌ای دچار چنین تحولاتیی است که به عنوان یک حرفه جدیدتر، فاقد شفافیت جهانی، دسته بندی و شرح نقش ها و وظایف است. شرکت ها و سازمان های گوناگون هر یک مایلند براساس سبک حوزه تعریفی از بازاریابی ارائه دهند

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

طرفداران شبکه‌های بازاریابی یا شبکه های چندسطحی، اغلب به عنوان سازمان آموزش و پشتیبانی توسعه‌ی فردی، مشتری‌های کسب‌و‌کارشان را تامین می‌کنند. این‌طور که پیداست، این سازمان‌ها عملا از تکنیک‌های شستشوی مغزی و القائات شبه‌مذهبی برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده می‌کنند. قبل از اینکه منکر این نقص شبکه‌های بازاریابی شوید، من به تمرین‌های گروهی‌ای اشاره می‌کنم که بعضی از تکنیک‌های مذکور را به کار می‌برند. البته اهداف آنها در استفاده از این تکنیک‌ها متفاوت است.


دکتر رابرد جی. لیفتن (Robert J. Lifton) کتابی با نام «اصلاح فکر و روان‌شناسی توتالیسم» در سال ۱۹۶۱ نوشت. نویسنده درباره‌ی چگونگی پیدایش اصطلاح شستشوی مغزی و طریقه‌ی استفاده از این تکنیک برای تغییر دادن مردم به دلایل مختلف، تحقیق کرده‌است. او می‌گوید:


برای حفظ و کنترل محیط اجتماعی از چند روش استفاده می‌شود: فرایند گروه، جدا سازی فرد از دیگر افراد، فشار روان‌شناختی، فاصله‌ی جغرافیایی، در دسترس نبودن وسایل حمل‌و‌نقل و گاهی اوقات فشار فیزیکی. آیا شما شاهد اتفاقاتی که در جلسات یا قرار ملاقات‌های شبکه‌های چندسطحی رخ می‌دهد، بوده‌اید؟


فشار گروهی: ما تیم هستیم! با صدای بلند تکرار می‌کنند که ما با هم موفق خواهیم شد، هیچ چیزی توان متوقف کردن ما را ندارد.

جدا کردن فرد از دیگران: از آدم‌های منفی‌باف دوری کنید! مربی با صدایی آهسته و ممتد می‌گوید تنها از من و سرشاخه‌های‌تان پیروی کنید!

فشار روان‌شناختی: شما که نمی‌خواهید باعث ازهم‌پاشیدگی گروه شوید! مربی به چشم‌های شما خیره می‌شود و دست‌هایش را روی شانه‌های شما می‌گذارد. تا حدودی خم می‌شود و می‌گوید: شما که نمی‌گذارید ما سقوط کنیم، مگرنه!

فاصله‌ی جغرافیایی: تصادفی نیست که جلسات شرکت‌های چندسطحی، اغلب در مکان‌هایی دور برگزار می‌شود. مانند: استراحت‌گاه‌ها و کشتی‌های تفریحی و… بنابراین شما نمی‌توانید خودتان را از تاثیر سخنان انگیزه‌بخش حفظ کنید. بعضی از جلسات معارفه برای تاثیر تکنیک‌های کنترلی بر روی اعضا خیلی دیروقت برگزار می‌شود. جلسات شرکت‌های چندسطحی شبیه جلسات مذهبی برگزار می‌شود. هیچ مخالفتی با مربی قابل‌تحمل نیست. همه به شرکت و مدیر احترام می‌گذارند. همه‌ی آن‌ها باور دارند که شرکت می‌خواهد آنها را به آزادی مالی و موفقیت برساند. کسانی که به رسالت شرکت ایمان ندارند، لعنت می‌شوند زیرا برده‌ی حقوق سرِ ماه‌شان شده‌اند و بازنده‌ی همیشگی باقیمانده‌ی زندگی سیاه‌بختانه‌شان هستند. مخالفان برای بدعت‌های اعتقادی‌شان مورد حمله قرار می‌گیرند

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

1- نگارش

حتی اگر شما یک طراح یا توسعه‌دهنده وب هم باشید، به‌منظور کسب موفقیت در حوزه آزادکاری نیاز به داشتن مهارت درزمینهٔ نگارش و تألیف دارید. نگارش شیوا و فصیح به شما کمک می‌کند تا هر چه ‌بهتر از طریق یک پروپوزال ساده، یک مراجعه‌کننده را به یک مشتری برای خود تبدیل کنید. یا حتی اگر یک نابغه کد نویسی هم هستید، فراموش نکنید که اشکالات تایپی و نگارشی به‌راحتی می‌تواند موجب منصرف شدن یک مشتری بالقوه شود.

به‌احتمال‌زیاد امروزه برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان خود از ایمیل استفاده خواهید کرد، نگارش دقیق و روشن مطلب و مفهوم خودتان مهارتی بسیار باارزش برای برقراری ارتباط اثربخش و رساندن منظور و مفهوم خودتان است.

 

must-marketing-skills-1

 

2- بهینه‌سازی تبدیل بازدیدکننده به مشتری

اگر می‌خواهید در دوره فعلی و بر اساس سیستم آزادکاری مشتریان بیشتر و بیشتری برای خودتان جذب کنید، طبیعتاً نیاز به داشتن یک وب‌سایت جذاب دارید که مشتریان پس از ورود به آن به‌راحتی متقاعد به خرید از شما شوند. پس اصول اصلی و مهم تهیه و نگهداری یک وب‌سایت را یاد بگیرید و در این رابطه گزینه‌های مختلفی را آزمون کنید تا به‌خوبی یاد بگیرید که چه‌کارهایی در این رابطه اثربخشی بالاتری را برای شما ایجاد می‌کند.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

در بازاریابی شبکه‌ای، بازاریاب‌ها به صورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی می‌کنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین،کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکه‌ای سردمدار هستند.[۴]

تحقیقاتی توسط آژانس‌های نظارت بر مصرف‌کننده به‌طور مستقل، نشان داده بین ۷۰ تا ۷۵ درصد از افراد شرکت‌کننده در بازاریابی شبکه‌ای به درآمدهای بالا نمی‌رسند.[۵][۶]

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

. روایت

یکی از مهمترین بخشها در بازاریابی و کمپینهای سیاسی،توسعه یک داستان یا روایت استاین روایت میتواند شاملزندگی نامزد انتخاباتی تا به حال باشد، اینکه او از کجافعالیتهای سیاسی خود را شروع کرده و چه خدماتی برایکشور ارائه داده استهمچنین رفتار و ویژگیهایاو می‌تواند جزئی از این روایت باشدحتی فعالیتهای حزبیو اینکه کاندیدای مورد نظر چه پیشینهای دارد هم در اینبخش قرار میگیرددر انتخاباتی که در ایران داشتیم تقریباهمه مردم با سرگذشت نامزدهای انتخاباتی آشنایی داشتند وسوابق آنها را میدانستند.

در فضای انتخاباتی خارج از کشور نیز نمونههایی از این دستوجود داردمثل انتخابات ۲۰۰۸ که «باراک اوباما» با شعارتغییر آمد و با نگرشی جدید با مردم صحبت کردرقیب اونیز «میت رامنی» بود که سابقه حضور در جنگ را داشت وفداکاریهای زیادی برای کشورش انجام داده بوددرواقعهمین روایتها و پیشینه کاندیداها، محوریت اصلیکمپینهای انتخاباتی آنها را تشکیل داده بود.

به طور کلی بازگویی یک روایت از شخص در حوزه سیاست ویا حتی در حوزههای دیگر در کسب و کار نیز اهمیت زیادیدارد تا بتوان به کمک آن برندینگ را انجام دادروایت خوبباید باورپذیر باشد تا مخاطبین کمپین با آن ارتباط برقرار کنندو حتی آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارند.

۲شبکههای اجتماعی و فضای مجازی

در سال‌های اخیر و با رشد شبکههای اجتماعی، استفاده ازفرصتهای این فضای رسانهای جدید بیشتر و بیشتر موردتوجه قرار گرفته استتبلیغات در فضای مجازی نیز به همینسبب رشد بسیاری داشته و از آنجایی که جمعیت حاضر درفضای مجازی و شبکههای اجتماعی را اغلب جوانان تشکیلمیدهند، احتمال موفقیت در این فضا بیشتر استدر زمینهسیاست نیز همین شبکههای اجتماعی باعث میشود شور وانرژی مضاعفی در جوانان جامعه پدیدار شود که این موضوعبه خودی خود سبب میشود جوانان نامزدهای انتخابات رابیشتر در جامعه تبلیغ کنند.

تبلیغات و بازاریابی سیاسی در این حوزه به روشهای گوناگونانجام میشوداز انتشار پوسترها و فیلمهای تبلیغاتی گرفته تاانتشار متنهایی که عموما توسط خود جامعه حاضر درشبکههای اجتماعی تولید میشوند، باعث میشود تبلیغاتاثرگذاری در این بخش انجام شود.

برای تاثیر گذاری بیشتر، محتواهایی که در این فضا منتشرمیشود بهتر است بی‌طرفانه و با نگاهی عاقلانه به مسائل نگاهکنددرواقع تبلیغات باید به گونهای باشد که مخاطب در آندانای کل فرض شود و او تصمیم بگیرد که کدام را انتخابکنددر صورتی که گاهی اوقات شاهد هستیم یک نامزدانتخاباتی اغلب سعی میکند با بد جلوه دادن دیگری،صلاحیت خود را به کاربر تحمیل کندجالب است بدانیداین مورد در واقع در یک دستهبندی جداگانه به نام«کمپینسازی منفی» جای دارد و کسانی که این روش را بهاشتباه انجام می‌دند، فرصت استفاده کامل از بازاریابی درشبکههای اجتماعی را سوزاندهاند

پیش از انتخابات ایران شاید یکی از بهترین نمونههای تاثیرشبکههای اجتماعی را بتوانیم در انتخابات سال ۲۰۱۲ آمریکاببینیم که باراک اوباما توانست با استفاده از این فضا گامبزرگی در پیروزی انتخابات برداردانتشار فیلمهای تبلیغاتی درتوییتر و فیسبوک که نرخ بازنشر بالایی داشت، توانستندبرایش رایهای زیادی جمع آوری کنند.

در ایران نیز آقای روحانی توانست با استفاده از همین فضا،شور زیادی بین جوانان ایجاد کند و آنها را به پای صندوقهایرای بیاورددر واقع بسیاری عقیده دارند بخش عمدهای از ۵میلیون رای بیشتری که حسن روحانی نسبت به سال ۹۲ بهدست آورد را مدیون شبکههای اجتماعی و فضای رسانهایآنلاین است.

۳کمپینسازی منفی

معمولا در انتخابات ریاست جمهوری، در نهایت عمده رقابتبین دو نامزد خواهد بود و دیگران سهم کمتری از آرا را به خوداختصاص خواهند داددر چنین شرایطی یکی از کارهایی کهدر زمینه بازاریابی سیاسی میتوان انجام داد، تخریب رقیباستاین کار با کمپینسازیهای منفی انجام میشود.

این نوع کمپینسازی بیشتر روی شکستها و عدم موفقیتکاندیدای رقیب تمرکز دارد و راههای رهایی از این شکستها راتشریح میکندهمچنین این روش را میتوان در فضایمجازی و یا حتی تبلیغات کاغذی هم مشاهده کرددر مجموعاین نوع کمپینسازی و بازاریابی با اینکه وجهه خوبی ندارد وغیراخلاقی به نظر میرسد اما خیلی اوقات میتواند آرای رقیبرا به سمت شما بازگرداندطبیعتا اگر هم درست اجرا نشودممکن است نتیجه عکس دهد و آرای شما را به سمتکاندیدایی که تخریب کردهاید سرازیر کند.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

تعریف مدیریت بازاریابی – فروش شخصی

 

یکی دیگر از تکنیک های فروش در بازاریابی  و سیاستهای ترفیعی و تشویقی، فروش شخصی است. فروش یک ارتباط دوطرفه است. یک راه، ارتباط شخصی بین نماینده شرکت و مشتری بالقوه و ارتباط دوم، برگشت مشتری به شرکت است.

در تعریف مدیریت بازاریابی وظیفه فروشنده این است که باید با فهم و شناخت نیاز مشتری، آن نیاز را با محصول شرکت تطبیق دهد و سپس مشتری را برای خرید ترغیب کند.

فروش شخصی موثر در کشور فروشنده (مادر)، مستلزم ایجاد ارتباط مطلوب با مشتری است. بازار جهانی به علت این که خریدار و فروشنده ممکن است از فرهنگهای متفاوت برخوردار باشند، دچار چالش میشود. روشها و تلاشهای رودررو در فروش شخصی برای محصولات صنعتی اهمیت زیادی دارد.

در سال ۱۹۹۳، یک شرکت مالزیایی به نام YTL، به دنبال یک مناقصه هفتصد میلیون دلاری برای توربینهای ژنراتور بود که در آن زیمنس از آلمان و جنرال الکتریک شرکت داشتند.

فرانسیس یو ، مدیر وای تی ال از مدیران عالی هر دو شرکت، درخواست جلسه کرد. وی گفت من میخواستم که رو در رو و حضوری آنها را ببینم و پی ببرم که آیا میتوانیم با آنها کار کنیم و معامله را انجام بدهیم یا نه.

زیمنس دعوت را اجابت کرد ولی جنرال الکتریک، نماینده اجرایی خود را برای جلسه فرستاد. زیمنس بابت رفتن به جلسه، برنده قرارداد مربوطه شد.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

چیست؟

بازاریابی حضوری

بازاریابی حضوری یک نوع بازاریابی مستقیم است که بیشتر به منظور معرفی یک محصول و یا موارد وابسته به آنها، توسط یک فرد انسانی با هدف جلب سفارش و یا معرفی صرف، صورت می پذیرد.

حرفۀ بازاریابی حضوری یکی از زیربخشهای ترویج فروش (Promotion) تلقی می شود و بیشتر در خصوص محصولات که نیاز به توزیع مویرگی و جلب سفارشات پرحجم دارند به کار گرفته می شود. بنابراین ممکن است که یک شرکت به تناسب نوع محصول و خدماتی که ارائه می کند، هیچگاه نیاز به عمل بازاریابی حضوری نداشته باشد.

امروزه در بسیاری از شرکتها به علت رواج ابزارهای ارتباطی سریع و آسان، حرفۀ بازاریابی حضوری کاربرد بسیار اندکی دارد ولیکن در ایران ما بنا به دلایل متعدد، حرفۀ بازاریابی حضوری همچنان جزو مشاغل پر کاربرد است.

بازاریابی حضوری، حرفه ای است که می تواند شروع خوبی برای گام نهادن به دنیای بازاریابی تلقی شود. در حرفۀ بازاریابی حضوری بیشتر از افرادی استفاده می شود که انرژی، قدرت انتقالی، قدرت ایجاد اعتماد، بیان مناسب و از سخت کوشی بالا برخوردار باشند.

براساس آنچه که گفته شد، بازاریابی حضوری دو هدف کلی را تعقیب می کند:۱٫ معرفی ۲٫ جلب سفارش

یک کارشناس فروش  در واقع یک کاتالوگ انسانی است. او یک معرف هوشمند و صاحب توانایی است. او کسی است که می داند چه چیزی را به چه کسانی بگوید تا بتواند در امر فروش محصول  سازمان خود، نقش خود را ایفاء کند.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

32 نکته ای که شما را به یکفروشنده حرفه ای تبدیل میکند

– سعی کنین استارت مکالمه رو طوری شروع کنین که از مشتری بخواین در مورد شما و محصولاتتون به چه اطلاعاتی نیاز داره.

– در صورت توهین مشتری به خدمات و محصولات شما، خونسردی خودتون رو حفظ کنین. قطعا دلیلی دارین که مشتری رو قانع کنه. همچنین از مشتریتون دلیل قانع کننده بخواهید.

– با دیگر همکاران و کارمندان همیشه هماهنگ باشین. ضد و نقیض میان حرفای شما و همکاراتون پیش مشتری جلوه خوبی نداره.

– طول مکالمه با مشتری رو زیاد نکنین. مکالمه زیاد مشتری رو خسته میکنه.

– اگه احساس میکنین گوینده و سخنران خوبی نیستین، به هیج وجه به سراغ فروش و بازاریابی نرین و این کار رو به عهده بازاریاب هاتون بذارید.

– سعی کنین هنگام پرزنت، ارزش های کاری مشتریتون رو پیدا کنین تا راحتر بتونین به چیزی که میخواد برسین.

– از جملات تبلیغی اغراق آمیز مثل “ما بهترینیم” جدا اجتناب کنید.

– همه سوالات مشتری رو مستقیم و شفاف جواب بدین.

– هنگام پرزنت مشتری سعی کنین که با هیجان و با اعتماد به نفس کامل حرف بزنین.

– اگه برای سوال مشتری جوابی ندارین، لطفا جواب رو حدس نزنین.

– قبل پرزنت مشتری جدید سعی کنین اطلاعاتی در مورد اون از جاهای مختلف بدست بیارین.

– لطفا همه واقعیت ها در مورد محصول و سرویستون رو ارائه بدین. هیچ محصول و سرویسی بی عیب و نقص نیست.

– مشتری رو با پیشنهاد های گوناگون گیج نکنین. در هر پرزنتیشن سعی کنین فقط یک محصول یا خدمات رو معرفی کنین.

– بهترین بازاریاب و مارکتینگ منیجر شهر رو انتخاب کنین و با هر قیمتی اونو استخدام کنین.

– بابت سرویس و خدماتتون، قیمت های توهمی و پرت ندین. مشتری از قیمت بازار و کیفیت کار شما خبر داره.

– با همکارتون در مقابل مشتری بحث و جدال نکنید.

– هیچ وقت در مقابل مشتری سیگار نکشین. حتی با اجازه اون.

– برای تداوم فروش محصولات و خدماتتون، سیستم ارتباط با مشتری یا اختصارا CRM رو راه اندازی کنید.

– از دادن تخفیف های هنگفت به مشتری جدا خودداری کنین. با این کار باعث میشین که مشتری فکر کنه شما کلاه بردار هستین.

– اگر نقدینگی شرکت با رکود و فروش هم کم شد، سرمایه باقیمانده رو تو حساب بانکیتون حبس نکنین. ادامه حیات فروش شما به تبلیغاتتون بستگی داره.

– اگر درصد فروش محصولاتتون یا سرویستون پایین اومد، دنبال عوامل حاشیه ای مثل قیمت یا رقیب نگردین. مهمترین عامل در فروش تبلیغات هستش.

– فکر نکنم از شرکت کوکاکولا یا پپسی تو جهان شناخته شده‌ تر داشته باشیم! اما هنوز هزینه های هنگفتی رو بابت تبلیغات میپردازن.

– هیچ وقت به مشتری های همیشگی و قدیمی اکتفا نکنین و دنبال مشتری جدید باشین.

– بین ۸۰ تا ۹۰ درصد درآمد شرکت های بلوچیپ (مثل نستله) و بزرگ (مثل مپنا) از حفظ مشتریان قبلیه.

– مهمترین قانون فروش: هرگز رقیب رو نکوبید!

– به جای تخفیف سعی کنید پوئن بدید. اگر تخفیف میدید حتمن پوئن بگیرید و اگر تخفیف میدید طوری باشه که مشتری بگه واووو تخفیف گرفتم!

– اگر مشتری میگه محصول گرونه ینی داره میگه محصول ارزش نداره. پس ارزش محصول رو بالا ببرید و قیمت رو کم نکنید.

– قراداد رو اول جلسه رو میز نگذارید. این ینی اومدم پولتو بگیرم و آدما از اینکه پولشون رو بگیرن خوششون نمیاد.

– هیچوقت قرارداد خالی دست مشتری ندید حتمن فیلد های قرارداد رو پر کنید و بهش بدید.

– حواستون باشه در حین مذاکره ۴۰ ثانیه وجود داره که مشتری آمادس به شما بله بگه اگر میسش کنید فروش رو باختید.

– باید بایینگ سیگنال ها رو تشخیص بدید تابتونید ۴۰ ثانیه رو تشخیص بدید و قرارداد رو ببندید.

  • علی پهلوانی