بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

تعریف بازاریابی در سایت آما
طبق تعریفی که سایت آما (https://www.ama.org) ارائه کرده است، بازاریابی فعالیتی است که مجموعه ای از موسسات و راهبردهای این موسسات برای ایجاد ارتباط ، تبادل و تعامل جهت ارائه پیشنهاداتی که برای مشتریان ، خریداران،شرکاء و در نهایت برای کل جامعه مفید باشد، را شامل میشود.

همانطور که در مفهموم این تعریف از بازاریابی مشخص است، بازاریابی از دید سازمان بازاریابی آمریکا به معنی کلیه فعالیت های یک سازمان برای تعامل برد برد با مخاطبان خود است. این تعریف هر چند ساده، در بسیاری از مواقع به اجرا گذاشته نمیشود. کارفرمایانی در سرتاسر دنیا یافت میشوند که بخواهند برای سود بیشتر به مخاطب و مصرف کننده کالای خود ضرر برسانند. وقوع این امر در کشورهای توسعه یافته سختتر شده است.

آیا از تعریف بالا میتوان نتیجه گرفت که حتی اگر کالا و خدماتی در کار نباشد، بازهم بازاریابی ممکن است. خیر چنین نتیجه گیری از تعریف بالا غلط است. زیراکه هنگام تعامل میان دو شخص و یا چند گروه از افراد، هدف اصلی داد و ستد کالا و یا خدماتی فی مابین است. حتی در مواردی که ظاهر امر این قضیه را نشان نمی دهد، اگر به عمق مسئله نگاه کنید، خواهید دید که مسئله داد و ستد کالا و یا خدمات فی مابین دو طرف مزاکره و یا حتی منازعه میباشد.

مطالعات بازاریابی
موسسه تحقیقات بازاریابی آمریکا آخرین بار در سال 2004 تعریفی از مطالعات بازاریابی ارائه داده است. که خلاصه آن را بدین صورت میتوان بیان داشت:

تحقیقات بازاریابی تابعی است که مشتری ، مصرف کننده و عموم مردم را به بازاریاب متصل می کند. این تابع از طریق چرخه اطلاعات برای تعریف و توضیح مزیت ها و معایب بازار ایجاد میشود. نتیجه تحقیقات بازاریابی منجر به ایجاد، اصلاح و ارزیابی مجدد شیوه های بازاریابی میشود.

تعریف بازاریابی از Mary Ellen Bianco
بازاریابی شامل تحقیق ، هدف گذاری ، ارتباط (تبلیغ و ارسال ایمیل) و گاهی هم ارتباط حضوری با مخاطب است. بازاریابی مانند شخم زدن زمین توسط یک کشاورز است. بازاریابی مخاطب را برای دریافت محصول موجود آماده میکند.

بایگانی

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فروشنده» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اول محصولات ارزان را پیشنهاد دهید

همیشه مشتری ها نخواهند همان هزینه ای را که شما درخواست نمودید  بابت خدمات و محصولات بپردازند. تعداد زیادی از مشتریان در حال حاضر دوست ندارند پول زیادی پرداخت کنند. بدنبال کیفیت بسیار بالا نیستند. مدیران یک راه ساده دارند تا بتوانند در مواجهه با این بخش از مشتریان ، فروش خود را از دست نداهند. مدیران بازاریابی برای این بخش از مشتریان همیشه یک گروه محصولات به قابلیت های ساده و ارزان دارند تا فروش خوبی را از طریق آن کسب نمایند.

یک شیوه مدرن بازاریابی اینکه محصولات خاص خود را پیشنهاد کنید

فراموش نکنید که همه مشتریان یکسان نیستند. برخی از مشتریان هم بسیار مشکل پسند می باشند و تمایل دارند هزینه بالایی بپردازند تا بتوانند محصولات با کیفیت خاص خریداری کنند. پس شما می توانید میانگین فروش و درآمد فروش خود را با ارائه یک محصول و یا خدمات جامع تر افزایش دهید و یا اینکه می توانید چندین محصول را در قالب یک بسته پیشنهادی با قیمتی متفاوت به مشتری های مشکل پسند ارائه کنید.

مدیران بازاریابی خلاق از شیوه های غیر معمول استفاده می کنند

یک شیوه مدرن در بازاریابی این است که برخی اوقات باید به دنبال شیوه های های متفاوت باشید. لزومی ندارد همواره در چارچوبی از پیش تعیین شده فعالیت کنید. ممکن است شیوه ای پر سود به فکر تان برسد که بتوانید فروش تولیدات خود را بدون هیچ رقابتی ارتقا دهید. برای مثال یک بروشور کوچک را روی یک کارت پستال چاپ کنید و آن را برای افراد و یا شرکت های بازار هدف تان هستند، بفرستید. گاهی یک بروشور کوچک روی یک کارت پستال می تواند حجم بالایی از مشتریان جهت فروش ایجاد کنید.

در شیوه های مدرن بازاریابی ، تیزر های خود را باید اثربخش کنید

همیشه تیزرهای طولانی نمی تواند دلیلی برای موفقیت در بازاریابی و تبلیغات باشد. به همین دلیل توصیه می کنیم حجم تیزرها را کوچک کنید. در این حالت شما می توانید تعداد  زیادی از تیزر های کوچک خود را با هزینه یک تیزر طولانی منتشر کنید. بعضی وقت ها شاید شوک شوید وقتی ببینید آگهی های کوچک تا چه حد توانستند روی افزایش تولیدات شما موثر باشند.

در شیوه ای مدرن می توانید با شرکت های کوچک شراکت کنید

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

دنیایی که امروزه در آن بازاریابی وجود دارد به کلی تغییر کرده است. تکنولوژی‌ها از اینترنت تا بیوتکنولوژی دائما علوم و جوامع مختلف را دگرگون می‌سازد. دغدغه‌های اجتماعی از تاثیر شرکت‌ها روی محیط زیست تا مسوولیت اجتماعی سازمانی، روابط بین سازمان‌ها و محیطی را که در آن فعالیت می‌کنند، تغییر داده است. کانال‌ها و تکنولوژی‌های جدید در حال تغییر فضایی که بازاریابی در آن فعالیت می‌کند، بوده و جهان مجازی معنای جدیدی را از مفهوم مکان در بازاریابی معرفی می‌کند. پروژه‌های گروهی مانند نرم‌افزارهای Open source (نرم افزار متن باز: به نرم‌افزارهایی می‌گویند که افراد می‌توانند در کد منبع آنها تغییر ایجاد کرده یا اشکالات احتمالی آنها را رفع کنند) یا سایت‌هایی مانند Wikipedia مشتریان را تبدیل به پدیدآورندگان محصولات جدید نموده است.

سرگرمی‌ها از جعبه‌های جادویی تلویزیون خارج شده و از iPod، تلفن‌های همراه و کامپیوترهای شخصی سر در آورده‌اند. نسلی جدید از مشتریان به‌وجود آمده‌ است؛ نسلی که انتظار دارد جزئی از یک گروه و یک اجتماع بوده و خود را متعلق به آن بداند. نسلی که می‌خواهد دسترسی به کانال‌های مختلف داشته، دارای ارزش رقابتی بوده و در آخر حق انتخاب داشته باشد. دوره مشتری منفعل سپری شده و افزایش مشتریان صاحب قدرت منجر به ایجاد تغییراتی اساسی در نقش بازاریابی در دنیای کنونی شده است.

دپارتمان بازاریابی، دیگر مانند سیستم‌های قدیمی به تنهایی تصمیم به اجرای برنامه‌های خود نمی‌گیرد، بلکه همکاری با سایر قسمت‌های سازمان امری ضروری است. همچنان که به نظر می‌رسد بازاریابی در نیم قرن گذشته به دوران پختگی و بلوغ خود نزدیک شده باشد، مواردی جدید و نوظهور در این سیستم به چشم می‌خورد. تحلیل‌های مشترک، مدل‌های اقتصادی و اقتصادسنجی، اقتصادرفتاری، روش‌های استخراج داده‌ها، مدل‌های ریاضی در روانشناسی مشتریان از جمله ابزار توانمند امروزی در بازاریابی به حساب می‌آیند، اما در عین حال همچنان ابزار و روش‌های قدیمی در سیستم بازاریابی مشاهده می‌شود

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

طرفداران شبکه‌های بازاریابی یا شبکه های چندسطحی، اغلب به عنوان سازمان آموزش و پشتیبانی توسعه‌ی فردی، مشتری‌های کسب‌و‌کارشان را تامین می‌کنند. این‌طور که پیداست، این سازمان‌ها عملا از تکنیک‌های شستشوی مغزی و القائات شبه‌مذهبی برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده می‌کنند. قبل از اینکه منکر این نقص شبکه‌های بازاریابی شوید، من به تمرین‌های گروهی‌ای اشاره می‌کنم که بعضی از تکنیک‌های مذکور را به کار می‌برند. البته اهداف آنها در استفاده از این تکنیک‌ها متفاوت است.


دکتر رابرد جی. لیفتن (Robert J. Lifton) کتابی با نام «اصلاح فکر و روان‌شناسی توتالیسم» در سال ۱۹۶۱ نوشت. نویسنده درباره‌ی چگونگی پیدایش اصطلاح شستشوی مغزی و طریقه‌ی استفاده از این تکنیک برای تغییر دادن مردم به دلایل مختلف، تحقیق کرده‌است. او می‌گوید:


برای حفظ و کنترل محیط اجتماعی از چند روش استفاده می‌شود: فرایند گروه، جدا سازی فرد از دیگر افراد، فشار روان‌شناختی، فاصله‌ی جغرافیایی، در دسترس نبودن وسایل حمل‌و‌نقل و گاهی اوقات فشار فیزیکی. آیا شما شاهد اتفاقاتی که در جلسات یا قرار ملاقات‌های شبکه‌های چندسطحی رخ می‌دهد، بوده‌اید؟


فشار گروهی: ما تیم هستیم! با صدای بلند تکرار می‌کنند که ما با هم موفق خواهیم شد، هیچ چیزی توان متوقف کردن ما را ندارد.

جدا کردن فرد از دیگران: از آدم‌های منفی‌باف دوری کنید! مربی با صدایی آهسته و ممتد می‌گوید تنها از من و سرشاخه‌های‌تان پیروی کنید!

فشار روان‌شناختی: شما که نمی‌خواهید باعث ازهم‌پاشیدگی گروه شوید! مربی به چشم‌های شما خیره می‌شود و دست‌هایش را روی شانه‌های شما می‌گذارد. تا حدودی خم می‌شود و می‌گوید: شما که نمی‌گذارید ما سقوط کنیم، مگرنه!

فاصله‌ی جغرافیایی: تصادفی نیست که جلسات شرکت‌های چندسطحی، اغلب در مکان‌هایی دور برگزار می‌شود. مانند: استراحت‌گاه‌ها و کشتی‌های تفریحی و… بنابراین شما نمی‌توانید خودتان را از تاثیر سخنان انگیزه‌بخش حفظ کنید. بعضی از جلسات معارفه برای تاثیر تکنیک‌های کنترلی بر روی اعضا خیلی دیروقت برگزار می‌شود. جلسات شرکت‌های چندسطحی شبیه جلسات مذهبی برگزار می‌شود. هیچ مخالفتی با مربی قابل‌تحمل نیست. همه به شرکت و مدیر احترام می‌گذارند. همه‌ی آن‌ها باور دارند که شرکت می‌خواهد آنها را به آزادی مالی و موفقیت برساند. کسانی که به رسالت شرکت ایمان ندارند، لعنت می‌شوند زیرا برده‌ی حقوق سرِ ماه‌شان شده‌اند و بازنده‌ی همیشگی باقیمانده‌ی زندگی سیاه‌بختانه‌شان هستند. مخالفان برای بدعت‌های اعتقادی‌شان مورد حمله قرار می‌گیرند

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

1. پیگیری درست و حساب شده : یکی از مهمترین و میتوان گفت شروع کننده بازاریابی روند پیگیری از مشتری است , عده پیگیری را با روش دارکوبی اشتباه گرفته و تصور میکنند که برای پیگیری باید به کرار با مشتری تماس گرفت در حالی که اینگونه سبب نارضایتی مشتری و حس ایجاد مزاحمت در وی میشود. در کنار آن بی توجهی به مشتری نیز اثر سو دارد. پیگیری باید در زمانهای مشخص و به روش مشخص انجام شود تا حس بدی برای مشتری انجام نشده و بهترین نتیجه حاصل شود. 2. تمام حواستان به فروش باشد : اگر در هنگام پیگیری مشتری حواستان به چیزی غیر از فروش باشد او متوجه شده و به صورت ناخودآگاه عکس العمل نشان میدهد. برای اینکه این موضوع برطرف شود باید برنامه کاملی از وضایف روزانه , هفتگی و حتی ماه خود داشته باشید و هنگامی که پشت میز کار خود هستید به جای اینکه به دنبال اموری که میتوانید در طول روز بگردید و یا وظایف از دست رفته خود فقط به فکر فروش باشید. 3. در ذهن مشتری فردی کاملا حرفه ای باشید : همیشه مشتریانی وجود دارند که نسبت به سایرین از هوش بالاتری برخوردار هستند و سعی میکنند با سوالاتی حرفه ای شما را به چالش کشیده و میزان حرفه ای بودن شما را بسنجند اما بالابردن دانش فنی و علمی در آن حد کار دشواری است و ممکن است که فراموش نیز در این کار تاثیر گذار باشد. راه حل این موضوع تهیه سوال و جواب های پیشفرض است, دیتا بیسی که بتواند شما را برای انواع سوال و جواب آماده کند.سادگی دسترسی به این دیتا نیز اهمیت ویژه ای دارد مشتری نباید برای دریافت پاسخ خود منتظر شود

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

در بازاریابی شبکه‌ای، بازاریاب‌ها به صورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی می‌کنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین،کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکه‌ای سردمدار هستند.[۴]

تحقیقاتی توسط آژانس‌های نظارت بر مصرف‌کننده به‌طور مستقل، نشان داده بین ۷۰ تا ۷۵ درصد از افراد شرکت‌کننده در بازاریابی شبکه‌ای به درآمدهای بالا نمی‌رسند.[۵][۶]

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

.

بازاریابی زنجیره ای نوعی از بازاریابی است که چندین بازاریاب باهم یک هدف مشترک را دنبال می کنند به این شکل که  چند بازاریاب باهم یک سایت طراحی می کنند و هر بازاریاب یک محصول خود را در سایت قرار می دهد و لینک سایت را در سایتهای دیگر پخش می کنند، زمانی که لینک سایت پخش میشود چون تمامی محصولات در سایت ثبت شده اند تمامی آنها نمایش داده میشوند. که این مسئله به سود کل کمپین می باشد.

علاوه بر تمامی اینها ممکن است کاربر از محصولی که توسط یک بازاریاب ارائه شده است خوشش نیاید اما با داشتن لینک سایت و وارد شدن به سایت از محصولات دیگر استقبال خواهد کرد.

و اما هدف از این نوع بازاریابی 

هدف از بازاریابی زنجیره ای ایجاد یک کمپین می باشد که در ان بازاریابها به صورت اشتراکی و گروهی کار می کنند و در سود و ضرر آن شریک هستند اما میتوان نتیجه گرفت که در کل این نوع از بازاریابی، بازاریابی است که به نفع همست چون همانطور که گفته شد مشتری برای دیدن یک محصول که توسط یک بازاریاب ثیت شده است به سایت می آید ولی محصولات دیگر را هم می بیند و نظرش بیشتر جلب میشود.

 

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

یده‌ها‌ی بازاریابی، با توجه به شناخت ما در عصر مدرن کنونی، در جریان انقلاب صنعتی آغاز شدند. این دوره، اواخر قرن هجدهم آغاز شد و تا قرن نوزدهم ادامه یافت. انقلاب صنعتی، دوره‌ی تغییرات سریع اجتماعی بود که نوآوری‌ها در‌‌ صنایع علمی و فنی، محرک آن بودند.


در جریان انقلاب صنعتی بود که مردم به تدریج دریافتند، خرید کالاها نسبت به ساختن آنها، آسان‌تر است. تولید انبوه، صنایع بسیاری را ایجاد کرد که همگی آنها در جهت برطرف کردن نیازهای بازار رو به رشد مصرف‌کننده‌، تلاش می‌کردند. زیرساخت‌های حمل‌ و نقل و رسانه‌ها شکل گرفتند. در این بین، تولیدکنندگان نیاز پیدا کردند برای گسترش کالاهای مورد نیاز مشتریان، راه‌های بهتری پیدا کنند و برای مطلع کردن آنها از این کالاها، رویکرد پیچیده‌تری را در پیش بگیرند.  

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

تعریف مدیریت بازاریابی – فروش شخصی

 

یکی دیگر از تکنیک های فروش در بازاریابی  و سیاستهای ترفیعی و تشویقی، فروش شخصی است. فروش یک ارتباط دوطرفه است. یک راه، ارتباط شخصی بین نماینده شرکت و مشتری بالقوه و ارتباط دوم، برگشت مشتری به شرکت است.

در تعریف مدیریت بازاریابی وظیفه فروشنده این است که باید با فهم و شناخت نیاز مشتری، آن نیاز را با محصول شرکت تطبیق دهد و سپس مشتری را برای خرید ترغیب کند.

فروش شخصی موثر در کشور فروشنده (مادر)، مستلزم ایجاد ارتباط مطلوب با مشتری است. بازار جهانی به علت این که خریدار و فروشنده ممکن است از فرهنگهای متفاوت برخوردار باشند، دچار چالش میشود. روشها و تلاشهای رودررو در فروش شخصی برای محصولات صنعتی اهمیت زیادی دارد.

در سال ۱۹۹۳، یک شرکت مالزیایی به نام YTL، به دنبال یک مناقصه هفتصد میلیون دلاری برای توربینهای ژنراتور بود که در آن زیمنس از آلمان و جنرال الکتریک شرکت داشتند.

فرانسیس یو ، مدیر وای تی ال از مدیران عالی هر دو شرکت، درخواست جلسه کرد. وی گفت من میخواستم که رو در رو و حضوری آنها را ببینم و پی ببرم که آیا میتوانیم با آنها کار کنیم و معامله را انجام بدهیم یا نه.

زیمنس دعوت را اجابت کرد ولی جنرال الکتریک، نماینده اجرایی خود را برای جلسه فرستاد. زیمنس بابت رفتن به جلسه، برنده قرارداد مربوطه شد.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

چیست؟

بازاریابی حضوری

بازاریابی حضوری یک نوع بازاریابی مستقیم است که بیشتر به منظور معرفی یک محصول و یا موارد وابسته به آنها، توسط یک فرد انسانی با هدف جلب سفارش و یا معرفی صرف، صورت می پذیرد.

حرفۀ بازاریابی حضوری یکی از زیربخشهای ترویج فروش (Promotion) تلقی می شود و بیشتر در خصوص محصولات که نیاز به توزیع مویرگی و جلب سفارشات پرحجم دارند به کار گرفته می شود. بنابراین ممکن است که یک شرکت به تناسب نوع محصول و خدماتی که ارائه می کند، هیچگاه نیاز به عمل بازاریابی حضوری نداشته باشد.

امروزه در بسیاری از شرکتها به علت رواج ابزارهای ارتباطی سریع و آسان، حرفۀ بازاریابی حضوری کاربرد بسیار اندکی دارد ولیکن در ایران ما بنا به دلایل متعدد، حرفۀ بازاریابی حضوری همچنان جزو مشاغل پر کاربرد است.

بازاریابی حضوری، حرفه ای است که می تواند شروع خوبی برای گام نهادن به دنیای بازاریابی تلقی شود. در حرفۀ بازاریابی حضوری بیشتر از افرادی استفاده می شود که انرژی، قدرت انتقالی، قدرت ایجاد اعتماد، بیان مناسب و از سخت کوشی بالا برخوردار باشند.

براساس آنچه که گفته شد، بازاریابی حضوری دو هدف کلی را تعقیب می کند:۱٫ معرفی ۲٫ جلب سفارش

یک کارشناس فروش  در واقع یک کاتالوگ انسانی است. او یک معرف هوشمند و صاحب توانایی است. او کسی است که می داند چه چیزی را به چه کسانی بگوید تا بتواند در امر فروش محصول  سازمان خود، نقش خود را ایفاء کند.

  • علی پهلوانی
  • ۰
  • ۰

32 نکته ای که شما را به یکفروشنده حرفه ای تبدیل میکند

– سعی کنین استارت مکالمه رو طوری شروع کنین که از مشتری بخواین در مورد شما و محصولاتتون به چه اطلاعاتی نیاز داره.

– در صورت توهین مشتری به خدمات و محصولات شما، خونسردی خودتون رو حفظ کنین. قطعا دلیلی دارین که مشتری رو قانع کنه. همچنین از مشتریتون دلیل قانع کننده بخواهید.

– با دیگر همکاران و کارمندان همیشه هماهنگ باشین. ضد و نقیض میان حرفای شما و همکاراتون پیش مشتری جلوه خوبی نداره.

– طول مکالمه با مشتری رو زیاد نکنین. مکالمه زیاد مشتری رو خسته میکنه.

– اگه احساس میکنین گوینده و سخنران خوبی نیستین، به هیج وجه به سراغ فروش و بازاریابی نرین و این کار رو به عهده بازاریاب هاتون بذارید.

– سعی کنین هنگام پرزنت، ارزش های کاری مشتریتون رو پیدا کنین تا راحتر بتونین به چیزی که میخواد برسین.

– از جملات تبلیغی اغراق آمیز مثل “ما بهترینیم” جدا اجتناب کنید.

– همه سوالات مشتری رو مستقیم و شفاف جواب بدین.

– هنگام پرزنت مشتری سعی کنین که با هیجان و با اعتماد به نفس کامل حرف بزنین.

– اگه برای سوال مشتری جوابی ندارین، لطفا جواب رو حدس نزنین.

– قبل پرزنت مشتری جدید سعی کنین اطلاعاتی در مورد اون از جاهای مختلف بدست بیارین.

– لطفا همه واقعیت ها در مورد محصول و سرویستون رو ارائه بدین. هیچ محصول و سرویسی بی عیب و نقص نیست.

– مشتری رو با پیشنهاد های گوناگون گیج نکنین. در هر پرزنتیشن سعی کنین فقط یک محصول یا خدمات رو معرفی کنین.

– بهترین بازاریاب و مارکتینگ منیجر شهر رو انتخاب کنین و با هر قیمتی اونو استخدام کنین.

– بابت سرویس و خدماتتون، قیمت های توهمی و پرت ندین. مشتری از قیمت بازار و کیفیت کار شما خبر داره.

– با همکارتون در مقابل مشتری بحث و جدال نکنید.

– هیچ وقت در مقابل مشتری سیگار نکشین. حتی با اجازه اون.

– برای تداوم فروش محصولات و خدماتتون، سیستم ارتباط با مشتری یا اختصارا CRM رو راه اندازی کنید.

– از دادن تخفیف های هنگفت به مشتری جدا خودداری کنین. با این کار باعث میشین که مشتری فکر کنه شما کلاه بردار هستین.

– اگر نقدینگی شرکت با رکود و فروش هم کم شد، سرمایه باقیمانده رو تو حساب بانکیتون حبس نکنین. ادامه حیات فروش شما به تبلیغاتتون بستگی داره.

– اگر درصد فروش محصولاتتون یا سرویستون پایین اومد، دنبال عوامل حاشیه ای مثل قیمت یا رقیب نگردین. مهمترین عامل در فروش تبلیغات هستش.

– فکر نکنم از شرکت کوکاکولا یا پپسی تو جهان شناخته شده‌ تر داشته باشیم! اما هنوز هزینه های هنگفتی رو بابت تبلیغات میپردازن.

– هیچ وقت به مشتری های همیشگی و قدیمی اکتفا نکنین و دنبال مشتری جدید باشین.

– بین ۸۰ تا ۹۰ درصد درآمد شرکت های بلوچیپ (مثل نستله) و بزرگ (مثل مپنا) از حفظ مشتریان قبلیه.

– مهمترین قانون فروش: هرگز رقیب رو نکوبید!

– به جای تخفیف سعی کنید پوئن بدید. اگر تخفیف میدید حتمن پوئن بگیرید و اگر تخفیف میدید طوری باشه که مشتری بگه واووو تخفیف گرفتم!

– اگر مشتری میگه محصول گرونه ینی داره میگه محصول ارزش نداره. پس ارزش محصول رو بالا ببرید و قیمت رو کم نکنید.

– قراداد رو اول جلسه رو میز نگذارید. این ینی اومدم پولتو بگیرم و آدما از اینکه پولشون رو بگیرن خوششون نمیاد.

– هیچوقت قرارداد خالی دست مشتری ندید حتمن فیلد های قرارداد رو پر کنید و بهش بدید.

– حواستون باشه در حین مذاکره ۴۰ ثانیه وجود داره که مشتری آمادس به شما بله بگه اگر میسش کنید فروش رو باختید.

– باید بایینگ سیگنال ها رو تشخیص بدید تابتونید ۴۰ ثانیه رو تشخیص بدید و قرارداد رو ببندید.

  • علی پهلوانی