بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

بازاریابی چیست؟

شناخت بازاریابی

تعریف بازاریابی در سایت آما
طبق تعریفی که سایت آما (https://www.ama.org) ارائه کرده است، بازاریابی فعالیتی است که مجموعه ای از موسسات و راهبردهای این موسسات برای ایجاد ارتباط ، تبادل و تعامل جهت ارائه پیشنهاداتی که برای مشتریان ، خریداران،شرکاء و در نهایت برای کل جامعه مفید باشد، را شامل میشود.

همانطور که در مفهموم این تعریف از بازاریابی مشخص است، بازاریابی از دید سازمان بازاریابی آمریکا به معنی کلیه فعالیت های یک سازمان برای تعامل برد برد با مخاطبان خود است. این تعریف هر چند ساده، در بسیاری از مواقع به اجرا گذاشته نمیشود. کارفرمایانی در سرتاسر دنیا یافت میشوند که بخواهند برای سود بیشتر به مخاطب و مصرف کننده کالای خود ضرر برسانند. وقوع این امر در کشورهای توسعه یافته سختتر شده است.

آیا از تعریف بالا میتوان نتیجه گرفت که حتی اگر کالا و خدماتی در کار نباشد، بازهم بازاریابی ممکن است. خیر چنین نتیجه گیری از تعریف بالا غلط است. زیراکه هنگام تعامل میان دو شخص و یا چند گروه از افراد، هدف اصلی داد و ستد کالا و یا خدماتی فی مابین است. حتی در مواردی که ظاهر امر این قضیه را نشان نمی دهد، اگر به عمق مسئله نگاه کنید، خواهید دید که مسئله داد و ستد کالا و یا خدمات فی مابین دو طرف مزاکره و یا حتی منازعه میباشد.

مطالعات بازاریابی
موسسه تحقیقات بازاریابی آمریکا آخرین بار در سال 2004 تعریفی از مطالعات بازاریابی ارائه داده است. که خلاصه آن را بدین صورت میتوان بیان داشت:

تحقیقات بازاریابی تابعی است که مشتری ، مصرف کننده و عموم مردم را به بازاریاب متصل می کند. این تابع از طریق چرخه اطلاعات برای تعریف و توضیح مزیت ها و معایب بازار ایجاد میشود. نتیجه تحقیقات بازاریابی منجر به ایجاد، اصلاح و ارزیابی مجدد شیوه های بازاریابی میشود.

تعریف بازاریابی از Mary Ellen Bianco
بازاریابی شامل تحقیق ، هدف گذاری ، ارتباط (تبلیغ و ارسال ایمیل) و گاهی هم ارتباط حضوری با مخاطب است. بازاریابی مانند شخم زدن زمین توسط یک کشاورز است. بازاریابی مخاطب را برای دریافت محصول موجود آماده میکند.

بایگانی
  • ۰
  • ۰

1-مانند یک پزشک حرفه ای عمل می کند 

بدترین کاری که یک کارشناس فروش (و یا بازاریاب ) می تواند انجام دهد تجویز بدون معاینه است!
من به دلیل نوع کارم با دقت زیادی به رفتار بازاریاب ها و فروشندگان توجه می کنم .در جلسات زیادی شاهد این بوده ام که بازاریاب ، بلافاصله در ابتدای جلسه وارد مرحله ارائه  محصول (presentation)   شده و لیستی از خدمات و محصولات و قیمت های آنها ارائه کرده بدون اینکه به این توجه کند که آیا اساسا محصولات وخدماتش به کار این مشتری می آید یا خیر .در یک جلسه که خودم در آن حضور داشتم من و همکارم برای ارائه توضیحاتی به یک مشتری که کارش ساختمان سازی بود با وی مشغول صحبت بودیم که ناگهان بازاریابی از راه رسید .من زیرچشمی حرکات و رفتار او را رصد می کردم. با کمی توجه می شد فهمید  که ضعف های زیادی از لحاظ ارتباط اجتماعی دارد  ولی بدتر ازهمه اینکه در زمانی که قرار شد صحبت کند از ابتدا در مورد ویژگی های محصولاتش که کلید های برق هوشمند بود توضیحات مفصلی داد، ازمرغوبیت و کیفیت جنس گرفته تا لیسانس ها و گواهینامه های مربوط به آن ، به هر حال آنقدرحرف زد  که کم کم مشتری را بی حوصله کرد و وقتی مشتری در جائی حرفش را قطع کرد که :"خوب چطور می شود در این ساختمان از آنها استفاده کرد؟"  بازاریاب با نگاهی به دیوارهای اطراف به وی جواب داد :"البته برای ساختمان شما دیگر دیر شده و باید زودتر از این سیستم نصب می شد !"
خوب ، این  بازاریاب حداقل یک ساعت وقت و انرژی اش را برای کسی هدر داد که حتی اگر خواهان محصولش بود نیز نمی توانست از آن استفاده کند . بنابراین یک کارشناس فروش ابتدا شناخت کافی از مشتری و مسائلش پیدا می کند و سوالهای موثری می پرسد و با گوش دادن به مسائل او در نهایت راه حل مناسبی به وی پیشنهاد می نماید.دقیقا مثل یک پزشک که ابتدا معاینه می کند و جواب آزمایش ها را بررسی می کند ، آنگاه به ارائه راه حل و تجویز دارو می پردازد.

2-"نه شنیدن"را به عنوان بخشی از حرفه خود پذیرفته است 

بعضی ها هنر فروش کردن را " بازی اعداد" و "بازی نه شنیدن "هم نامیده اند .یک کارشناس فروش ابتدا به تهیه بانکی از مشتریان بالقوه می پردازد، سپس با آنها تماس می گیرد ، بعضی از این افراد حاضر به ملاقات وی می شوند و از بین افرادی که حاضر به ملاقات با او می شوند چند نفر خرید می کنند .حال تصور کنید شما به 50 نفر زنگ می زنید 20 نفر در همان ابتدا می گویند که به خدمات شما نیازی ندارند .30 نفر به توضیحات شما گوش می دهند ، از این دسته نیز 25 نفر به شما نه می گویند و 5 نفر حاضر می شوند به شما وقت ملاقات دهند وبعد از چند  ملاقات حضوری و صرف وقت  1 نفر از شما خرید می کند . بنابراین شما 49 نه و 1 بله شنیدید !بنابراین  اگر کسی تحمل نه شنیدن را نداشته باشد به درد این شغل نمی خورد و باید حرفه اش را تغییر دهد .
 یک کارشناس فروش حرفه ای نه شنیدن را بخشی از فرایند فروش دانسته و روحیه اش را از دست نمی دهد و به اصطلاح به او بر نمی خورد .
نکته جالب این است که این مدل در ایران سخت تر اجرا می شود چون با توجه به نوع فرهنگ ما و وجود تعارفات و احترام بیشتر بین افراد ، خیلی ها ممکن است در ابتدا به شما نه نگویند  و پس از مدتی  طولانی و پیگیری های مکرر متوجه می شوید که خریدار خدمات شما نیستند و شما چاره ای ندارید جز اینکه شناخت خود را از مشتریان بیشتر کرده و بدانید بیشترین وقت خود را صرف کدام دسته از آنها بکنید واز طرفی   باید از آنهایی که به راحتی به شما نه می گویند و وقتتان را تلف نمی کنند، سپاسگزارهم باشید !

3- از هر فرصتی برای مشتری یابی استفاده می کند

برای خودم اوقات زیادی پیش آمده که به عنوان خریدار همزمان باخرید، مشغول معرفی کسب و کار خودم نیز بوده ام .
یک کارشناس فروش حرفه ای هر فرصتی را غنیمت شمرده و به هر کس به عنوان مشتری بالقوه نگاه می کنند.همیشه کارت ویزیت به همراه داشته باشید شاید زمانی که در صف نانوایی و یا کارواش هستید فرصتی پیش بیاد تا یک مشتری بالقوه را به سیستم کسب و کار تان اضافه کنید .
من فروشندگان زیادی را دیده ام که فرصت ها را به راحتی از دست می دهند مثلا در یک کلاس 2 روزه در مورد بازاریابی شرکت می کنند اما در این 2 روز حتی با بغل دستی خود هم وارد صحبت نمی شوند .در صورتی که شاید می توانستند در همان فرصت کوتاه استراحت و با معرفی خود چند مشتری جدید جذب کنند .شخصا بعضی از مشتریانم را از همین طریق پیدا می کنم در مجامع اجتماعی مختلف حضور داشته باشید ، بگذارید دیگران شما را بشناسند و بدانند در چه زمینه ای فعالیت می کنید..بنابراین یک کارشناس فروش حرفه ای خود را محدود به دفتر کارش نمی کند بلکه از هر فرصت ایجاد شده برای ارتباط با مشتریان بالقوه به بهترین شکل ممکن استفاده می کند .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی